A nostalgic  

 
   
 
                   

Thursday, July 01, 2004

همه چی عین یه فیلمه.یه قصه.یه نمایش.یه خواب.من فقط نیگا میکنم.هر چی میخوام حرف بزنم کسی نمیشنوه هرچی میخوام وارد نمایش بشم کسی منو نمیبینه .انگاری نمیشه دست زد به آدمای قصه.دوست داشتن آدمای داستان منو مریض میکنه.عشق ممنوع همینه انگار.نباید عاشق آدمای قصه شد؟چرا من اینجام؟چطوری میشه از خواب بیدار شد؟

0 Comments:

Post a Comment

 

<< Home