...منم اون مرداب پیر/از همه دنیا جدا/داغ خورشید به تنم/زنجیر زمین به پام/....من همونم که یه روز میخواستم دریا بشم.../اولش چشمه بودم/زیر آسمون پیر/اما از بخت سیام/راهم افتاد به کویر/...حالا یه مرداب شدم/یه اسیره نیمه جون/یه طرف میرم توخاک/یه طرف به آسمون/...باچشام مردنمو/ دارم اینجا میبینم/سرنوشتم همینه/من اسیر زمینم...هیچی باقی نیست ازم/قطره های آخره...خشک میشم/تموم میشم/فردا که خورشید میاد...
4 Comments:
At Mon Feb 21, 12:09:00 AM 2005, Anonymous said…
sara!!!!:nostalgiiiiiii naaaaaaaaaaaaaaaa :(((((
At Mon Feb 21, 03:12:00 AM 2005, پدرام said…
مياد خورشيد مياد زودي مياد باور كن مياد
At Mon Feb 21, 01:48:00 PM 2005, Anonymous said…
khob 2roste ke kami zedde hale vali khob belakhare har chi bashe vagheieeate ...
At Mon Feb 21, 08:25:00 PM 2005, Anonymous said…
tamoom? naha?
aras
Post a Comment
<< Home