A nostalgic
تموم روز سعی کردم .درد اما منو ول نمیکنه.شیشه ی تاکسی رو کشیدم پایین تا مزخرفات سیاسی رو نشنوم.به دلتنگی های مسخره ام فکر نکردم.اما در اتاق رو که باز کردم دوباره چشمام خیس شد.چقدر از خودم بدم میاد.
posted by nostalgic @ 5:57 PM 0 Comments
Post a Comment
<< Home
0 Comments:
Post a Comment
<< Home