A nostalgic  

 
   
 
                   

Thursday, August 04, 2005

خدای عزیز،
نه خیلی دلتنگم ،نه خیلی غمگین ، نه دلم میخواد گریه کنم ، نه تنهایی کلافه ام کرده،
فقط به طرز وحشتناکی حوصله ی این زندگی رو ندارم.
با احترام،خودم

6 Comments:

  • At Fri Aug 05, 12:19:00 AM 2005, Anonymous Anonymous said…

    عزيزم زياد نگران نباش حال منم همينطور است.... قربانت ... خدا

     

  • At Fri Aug 05, 05:43:00 AM 2005, Anonymous Anonymous said…

    agar toomare manam ziresho emza konam !!

     

  • At Fri Aug 05, 08:50:00 AM 2005, Anonymous Anonymous said…

    منم دیگه می خوام تایید کنم، احساس میکنم همه چی دارم اما واقعیت اینکه هیچی ندارم، واقعا زندگی گندیه
    نق نقو

     

  • At Fri Aug 05, 08:50:00 AM 2005, Anonymous Anonymous said…

    منم دیگه می خوام تایید کنم، احساس میکنم همه چی دارم اما واقعیت اینک

     

  • At Fri Aug 05, 05:04:00 PM 2005, Anonymous Anonymous said…

    babaa ma zende nistim ,dar gheyde hayatim ...

     

  • At Wed Aug 10, 09:52:00 AM 2005, Anonymous Anonymous said…

    می فهمم چی می گی مخصوصن امروز که سر امتحان 8 نمره ای فیزیک با لالایی "که چی ؟!!" نیم ساعت خوابیدم و بعد بیدار شدم و ورقه را کامل نخوانده حتی تحویل دادم

     

Post a Comment

 

<< Home