میانِ این خطوطِ پريشان در هم
به دنبالِ تو می گردند...
پیدایت نمی کنند،
هیچ کجا!
هرگز!
هیچ کس نمی داند
که تو آرام ِ بی انتهای سفیدی های کاغذی وُ بس
شعر که تمام می شود
تو شروع می شوی
«دیبا علیخانی»