...I wish life had an Undo key
Sunday, March 28, 2004
Saturday, March 27, 2004
Thursday, March 25, 2004
روزا گريه هامو قورت ميدم.براشون ميخندم.براشون ميرقصم. هميشه همو ن حس که موقع تظاهر مياد سراغم رو دارم.باهرلبخندالکی يه بارساييده ميشم انگار.
شبارو دوست دارم اما...
Saturday, March 20, 2004
خيلی وقت است فهميده ام عيد چيزی است شبيه بابا نوئل..
کوچکترها را خوشحال ميکند و بزرگترها را مجبور ميکند لبخند بزنند.
acetaminophen
Thursday, March 18, 2004
Monday, March 15, 2004
Tuesday, March 09, 2004
بی خودی هی نگو ازت انتظار نداشتم.من یه عقده ای بالقوه ام.روی آینه ام هم با روژ لب نوشتم "من پستم پس هستم"
Sunday, March 07, 2004
تراکتوری کتاب میخونم تا وقتی برای فکرهای بیمار نباشه.مربا ها رو شستم.این طوری شیرینیش گلومو نمی سوزونه.وقتی پنجره بازه باد که میاد تو دلم برا به کسی یا یه جایی یا یه خاطره ایی خیلی تنگ میشه ولی یادم نمیاد چیه.شاید هنوز اتفاق نیفتاده.خدا هنوز پایینه.نرفته بالا.صدای نفس هاشو میشنوم ولی نمیفهمم چی میگه.یه روز مایوس میشه و میره بالا.زودتر باید زبونشو یاد بگیرم.